معنی فارسی browbeater
B2فردی که به دیگران زور میگوید یا آنها را تحت فشار قرار میدهد.
A person who intimidates or coerces others, often through yelling.
- NOUN
example
معنی(example):
او وقتی به تیمش فریاد زد احساس کرد که فردی زورگو است.
مثال:
He felt like a browbeater when he yelled at his team.
معنی(example):
فرد زورگو معمولاً در محیط کار مورد نفرت قرار میگیرد.
مثال:
A browbeater is often disliked in the workplace.
معنی فارسی کلمه browbeater
:
فردی که به دیگران زور میگوید یا آنها را تحت فشار قرار میدهد.