معنی فارسی brushmaker

B1

شخصی که برس‌ها را می‌سازد، معمولاً از مواد مختلف برای ایجاد اشکال و اندازه‌های متفاوت استفاده می‌کند.

A person who makes brushes, often using various materials to create different shapes and sizes.

example
معنی(example):

سازنده برس، برس‌های زیبای رنگ را ساخته است.

مثال:

The brushmaker crafted beautiful paintbrushes.

معنی(example):

هر سازنده برس تکنیک‌های خاص خود را دارد.

مثال:

Each brushmaker has their own unique techniques.

معنی فارسی کلمه brushmaker

: معنی brushmaker به فارسی

شخصی که برس‌ها را می‌سازد، معمولاً از مواد مختلف برای ایجاد اشکال و اندازه‌های متفاوت استفاده می‌کند.