معنی فارسی buccanned
B1بوکان شده، به معنی غذایی است که فرایند نمکزده و دودی شدن را گذرانده است.
Describing food that has been preserved through the buccan process.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غذا بوکان شده و برای سفر طولانی ذخیره شد.
مثال:
The food was buccanned and stored for the long voyage.
معنی(example):
پس از بوکان شدن، طعم آن با گوشت تازه متفاوت بود.
مثال:
After being buccanned, it tasted different than fresh meat.
معنی فارسی کلمه buccanned
:
بوکان شده، به معنی غذایی است که فرایند نمکزده و دودی شدن را گذرانده است.