معنی فارسی buccanning
B1بوکان کردن، هنر نمکزده کردن و دودی کردن گوشت و ماهی برای نگهداری طولانی مدت است.
The practice and technique of preserving food through salting and smoking.
- NOUN
example
معنی(example):
بوکان کردن برای بقا دریانوردان در دریا حیاتی بود.
مثال:
Buccanning was essential for the survival of sailors at sea.
معنی(example):
آنها هنر بوکان کردن را از نیاکان خود آموختند.
مثال:
They learned the art of buccanning from their forefathers.
معنی فارسی کلمه buccanning
:
بوکان کردن، هنر نمکزده کردن و دودی کردن گوشت و ماهی برای نگهداری طولانی مدت است.