معنی فارسی buckplate

B2

باک‌پلیت، صفحه‌ای مزین که به عنوان بخشی از زره یا زینت استفاده می‌شود.

An ornamental plate, often part of armor.

example
معنی(example):

باک‌پلیت با طراحی‌های پیچیده حکاکی شده بود.

مثال:

The buckplate was engraved with intricate designs.

معنی(example):

او باک‌پلیت را صیقلی کرد تا درخشان شود.

مثال:

He polished the buckplate until it shone.

معنی فارسی کلمه buckplate

: معنی buckplate به فارسی

باک‌پلیت، صفحه‌ای مزین که به عنوان بخشی از زره یا زینت استفاده می‌شود.