معنی فارسی bumfeg
B1به معنای پیدا کردن راه حلی غیررسمی یا دور زدن یک مشکل با تلاشهای غیر معمول.
To find an informal or unconventional way to navigate a difficult situation.
- OTHER
example
معنی(example):
او مجبور بود که در آن وضعیت سخت به طور غیررسمی پیش برود.
مثال:
He had to bumfeg his way through that tough situation.
معنی(example):
آنها پس از بحثهای زیاد توانستند به طور غیررسمی یک راهحل بیابند.
مثال:
They managed to bumfeg a solution after much discussion.
معنی فارسی کلمه bumfeg
:
به معنای پیدا کردن راه حلی غیررسمی یا دور زدن یک مشکل با تلاشهای غیر معمول.