معنی فارسی burgensic

B2

بزرگ‌سنجی، بر مبنای جزئیات و دقت در تحلیل داده‌ها و موارد مختلف.

Relating to diligent investigation or attention to detail.

example
معنی(example):

جزئیات برجسته قضیه به طور دقیق بررسی شد.

مثال:

The burgensic details of the case were meticulously reviewed.

معنی(example):

روش برجسته او در حل مسائل همگان را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

Her burgensic approach to solving problems impressed everyone.

معنی فارسی کلمه burgensic

: معنی burgensic به فارسی

بزرگ‌سنجی، بر مبنای جزئیات و دقت در تحلیل داده‌ها و موارد مختلف.