معنی فارسی burniebee
B1نوعی زنبور که نیشش دردناک است و به دلیل شدت درد معمولاً از آن پرهیز میشود.
A type of bee known for its painful sting.
- NOUN
example
معنی(example):
زنبور سوزان در اطراف گلها وز وز میکرد.
مثال:
The burniebee buzzed around the flowers.
معنی(example):
مواظب زنبور سوزان باش؛ به خاطر نیش دردناکاش معروف است.
مثال:
Watch out for the burniebee; it's known for its painful sting.
معنی فارسی کلمه burniebee
:
نوعی زنبور که نیشش دردناک است و به دلیل شدت درد معمولاً از آن پرهیز میشود.