معنی فارسی bushelfuls

B1

مقدار زیادی از یک ماده که در یک سبد گندم قرار می‌گیرد و برای اندازه‌گیری استفاده می‌شود.

A large quantity of something, especially a measure of grain or fruit equivalent to the volume of a bushel.

example
معنی(example):

ما از باغ سیب، مقدار زیادی سیب جمع کردیم.

مثال:

We collected bushelfuls of apples from the orchard.

معنی(example):

کشاورز مقدار زیادی گندم در بازار فروخت.

مثال:

The farmer sold bushelfuls of wheat at the market.

معنی فارسی کلمه bushelfuls

: معنی bushelfuls به فارسی

مقدار زیادی از یک ماده که در یک سبد گندم قرار می‌گیرد و برای اندازه‌گیری استفاده می‌شود.