معنی فارسی busheling
B1فرآیند جمع‌آوری یا آماده‌سازی محصولات برای توزیع یا فروش.
The act of collecting or preparing something in large quantities, often associated with harvest or production.
- VERB
example
معنی(example):
کارخانه در حال تهیه محصولات جدید برای زمستان است.
مثال:
The factory is busheling up new products for the winter.
معنی(example):
آنها در حال تهیه برداشت برای توزیع بودند.
مثال:
They were busheling the harvest for distribution.
معنی فارسی کلمه busheling
:
فرآیند جمع‌آوری یا آماده‌سازی محصولات برای توزیع یا فروش.
