معنی فارسی busky

B1

پرپشت، به معنای داشتن حجم و تراکم زیاد.

Thick or full, often referring to hair or foliage.

example
معنی(example):

او ظاهری پرپشت داشت که او را قوی نشان می‌داد.

مثال:

He had a busky appearance that made him look strong.

معنی(example):

درختان پرپشت حاشیه جاده را پوشانده بودند.

مثال:

The busky trees lined the edge of the road.

معنی فارسی کلمه busky

: معنی busky به فارسی

پرپشت، به معنای داشتن حجم و تراکم زیاد.