معنی فارسی bust one's ass
B2سخت کار کردن، تلاش زیاد کردن برای انجام کار یا رسیدن به هدفی.
To work extremely hard or exert a lot of effort
- verb
verb
معنی(verb):
To work very hard, to put in a lot of effort.
معنی(verb):
To hurt or beat up.
مثال:
Say that again and I'm going to bust your ass.
example
معنی(example):
او مجبور بود برای رسیدن به مهلت سخت کار کند.
مثال:
He had to bust his ass to meet the deadline.
معنی(example):
او برای آزمون به سختی درس خواند.
مثال:
She busted her ass studying for the exam.
معنی فارسی کلمه bust one's ass
:سخت کار کردن، تلاش زیاد کردن برای انجام کار یا رسیدن به هدفی.
