معنی فارسی cabalistically
B2به طرز کابالیستی، به نحوی که مستلزم جستجوی معانی عمیق و پنهان باشد.
In a manner pertaining to cabalism, often implying a search for hidden meanings.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور کابالیستی به مسئله نزدیک شد و به دنبال معانی پنهان بود.
مثال:
She approached the problem cabalistically, looking for hidden meanings.
معنی(example):
کتاب به صورت کابالیستی نوشته شده بود و فهم آن پیچیده بود.
مثال:
The book was written cabalistically, making it complex to understand.
معنی فارسی کلمه cabalistically
:
به طرز کابالیستی، به نحوی که مستلزم جستجوی معانی عمیق و پنهان باشد.