معنی فارسی caffre
B1بویی دلپذیر و خاص که غالباً در فضاهای کافهای حس میشود.
A pleasant and distinctive scent often associated with cafe environments.
- OTHER
example
معنی(example):
کافره بویی نوستالژیک داشت که یادآور کافههای قدیمی بود.
مثال:
The caffre had a nostalgic smell, reminiscent of old cafes.
معنی(example):
عبور از کنار کافره خاطرات جوانیام را زنده کرد.
مثال:
Walking past the caffre brought back memories of my youth.
معنی فارسی کلمه caffre
:
بویی دلپذیر و خاص که غالباً در فضاهای کافهای حس میشود.