معنی فارسی caffoline
B1مادهای که معمولاً در نوشیدنیهای قهوهای بهکار میرود و طعم خاصی میدهد.
An ingredient often used in coffee-related beverages that adds distinct flavor.
- OTHER
example
معنی(example):
کافولین طعم غنیای به غذا اضافه کرد.
مثال:
The caffoline added a rich flavor to the dish.
معنی(example):
میتوانستم نتهای منحصر بهفرد کافولین را در دسر احساس کنم.
مثال:
I could taste the unique notes of caffoline in the dessert.
معنی فارسی کلمه caffoline
:
مادهای که معمولاً در نوشیدنیهای قهوهای بهکار میرود و طعم خاصی میدهد.