معنی فارسی cafh
B1شکل یا نوعی از سرگرمی که در کافهها یا مراسمهای مرتبط با نوشیدنیها اتفاق میافتد.
A form of entertainment or social gathering often found in cafes.
- OTHER
example
معنی(example):
کافه نقطه اوج سرگرمی شب بود.
مثال:
The cafh was the highlight of the evening's entertainment.
معنی(example):
همه از موسیقی که در کافه نواخته میشد لذت بردند.
مثال:
Everyone enjoyed the music played at the cafh.
معنی فارسی کلمه cafh
:
شکل یا نوعی از سرگرمی که در کافهها یا مراسمهای مرتبط با نوشیدنیها اتفاق میافتد.