معنی فارسی calamines
B1ماده‌ای معمولاً در پمادها و داروهای پوستی برای درمان خارش و جوش به کار می‌رود.
A type of substance often found in topical ointments used for skin irritation or rash relief.
- NOUN
example
معنی(example):
کلامین‌ها معمولاً در پمادهای پوستی استفاده می‌شوند.
مثال:
Calamines are commonly used in skin ointments.
معنی(example):
داروخانه انواع مختلفی از کلامین‌ها را برای تسکین جوش‌ها در اختیار دارد.
مثال:
The pharmacy stocks various types of calamines for rash relief.
معنی فارسی کلمه calamines
:
ماده‌ای معمولاً در پمادها و داروهای پوستی برای درمان خارش و جوش به کار می‌رود.
