معنی فارسی calamining

B1

فرایندی که شامل محافظت و آماده‌سازی سطح فلز برای جلوگیری از آسیب است.

The process of treating a metal surface to enhance its properties and longevity.

example
معنی(example):

کلامینه کردن فلز باعث بهبود دوام آن شد.

مثال:

Calamining the metal improved its durability.

معنی(example):

فرایند کلامینه کردن در درمان فلز ضروری است.

مثال:

The process of calamining is essential in metal treatment.

معنی فارسی کلمه calamining

: معنی calamining به فارسی

فرایندی که شامل محافظت و آماده‌سازی سطح فلز برای جلوگیری از آسیب است.