معنی فارسی calcify

B1 /ˈkælsɪfaɪ/

کلسیم‌دار شدن به معنای تبدیل بافت به مواد معدنی سخت است، عمدتاً کلسیم.

To become hardened by the deposit of calcium salts in the tissues.

verb
معنی(verb):

To make something hard and stony by impregnating with calcium salts.

معنی(verb):

To become hard and stony by impregnation with calcium salts.

example
معنی(example):

نسج می‌تواند با گذشت زمان کلسیم دار شود و سخت‌تر شود.

مثال:

The tissue can calcify over time, making it harder.

معنی(example):

این فرایند باعث خواهد شد که استخوان‌ها کلسیم‌دار و قوی‌تر شوند.

مثال:

The process will cause bones to calcify and strengthen.

معنی فارسی کلمه calcify

: معنی calcify به فارسی

کلسیم‌دار شدن به معنای تبدیل بافت به مواد معدنی سخت است، عمدتاً کلسیم.