معنی فارسی calcifications

B2

جمع کلسیم‌گذاری، به کلسیم‌ها یا و نواحی که در آنها کلسیم جمع‌شده و معمولاً به عنوان نشانه‌ای از مشکلات احتمالی سلامتی تلقی می‌شود، اشاره دارد.

Plural form of calcification, referring to multiple areas where calcium has accumulated, often indicative of potential health concerns.

noun
معنی(noun):

The process of change into a stony or calcareous substance by the deposition of lime salt; -- normally, as in the formation of bone and of teeth; abnormally, as in calcareous degeneration of tissue.

example
معنی(example):

تصویر اشعه ایکس چندین کلسیم‌گذاری را در ریه‌های او نشان داد.

مثال:

The X-ray showed multiple calcifications in her lungs.

معنی(example):

پزشکان کلسیم‌گذاری‌ها را برای ارزیابی مشکلات احتمالی سلامتی زیر نظر دارند.

مثال:

Doctors monitor calcifications to assess potential health issues.

معنی فارسی کلمه calcifications

: معنی calcifications به فارسی

جمع کلسیم‌گذاری، به کلسیم‌ها یا و نواحی که در آنها کلسیم جمع‌شده و معمولاً به عنوان نشانه‌ای از مشکلات احتمالی سلامتی تلقی می‌شود، اشاره دارد.