معنی فارسی calculatingly

C1

به طور حسابگرانه، با دقت و تامل به رفتار یا گفتار.

In a way that is shrewd or scheming, often for personal gain.

example
معنی(example):

او به طور حسابگرانه صحبت کرد و مطمئن شد که کلماتش تاثیر دارند.

مثال:

She spoke calculatingly, ensuring her words had an impact.

معنی(example):

او به طور حسابگرانه عمل کرد تا در مذاکرات پیروز شود.

مثال:

He acted calculatingly to win the negotiations.

معنی فارسی کلمه calculatingly

: معنی calculatingly به فارسی

به طور حسابگرانه، با دقت و تامل به رفتار یا گفتار.