معنی فارسی calculational

B2

محاسباتی، مربوط به یا مبتنی بر محاسبه کردن یا تجزیه و تحلیل داده‌ها.

Relating to the act or process of calculating.

example
معنی(example):

روش‌های محاسباتی برای حل مسائل پیچیده ضروری هستند.

مثال:

The calculational methods are essential for solving complex problems.

معنی(example):

ما از یک رویکرد محاسباتی برای تعیین بهترین استراتژی استفاده کردیم.

مثال:

We used a calculational approach to determine the best strategy.

معنی فارسی کلمه calculational

: معنی calculational به فارسی

محاسباتی، مربوط به یا مبتنی بر محاسبه کردن یا تجزیه و تحلیل داده‌ها.