معنی فارسی calculist
B2شخصی که به طور منطقی و تحلیلی مسائل را محاسبه و حل میکند.
A person skilled in calculation and logical problem-solving.
- NOUN
example
معنی(example):
او خود را محاسب میداند و همیشه مسائل را بهطور منطقی حل میکند.
مثال:
He considers himself a calculist, always solving problems logically.
معنی(example):
محاسب توانست سریعاً راه حل را پیدا کند.
مثال:
The calculist was able to find the solution quickly.
معنی فارسی کلمه calculist
:
شخصی که به طور منطقی و تحلیلی مسائل را محاسبه و حل میکند.