معنی فارسی calflike

B1

شبیه گوساله، به کار می‌رود برای توصیف چیزی با خصوصیات مشابه به گوساله.

Having characteristics or appearance resembling a calf.

example
معنی(example):

پاپی جوان ظاهری شبیه به گوساله داشت.

مثال:

The young puppy had a calflike appearance.

معنی(example):

حرکات او نرم و شبیه به گوساله بود.

مثال:

Her movements were soft and calflike.

معنی فارسی کلمه calflike

: معنی calflike به فارسی

شبیه گوساله، به کار می‌رود برای توصیف چیزی با خصوصیات مشابه به گوساله.