معنی فارسی calmier
B2صفت «آرامتر» برای توصیف حالت فرد یا چیزی استفاده میشود که نسبت به حالت طبیعیاش آرامتر شده است.
More calm; at ease or relaxed compared to a previous state.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بعد از مدیتیشن، احساس آرامش بیشتری نسبت به قبل داشت.
مثال:
After meditation, she felt calmer than before.
معنی(example):
این چای میتواند در موقعیتهای استرسزا احساس آرامش بیشتری به شما بدهد.
مثال:
This tea can make you feel calmer in stressful situations.
معنی فارسی کلمه calmier
:
صفت «آرامتر» برای توصیف حالت فرد یا چیزی استفاده میشود که نسبت به حالت طبیعیاش آرامتر شده است.