معنی فارسی cankerous
B1مربوط به کنگر، به ویژه در مورد زخمها و بیماریها.
Characterized by or affected by cankers or sores.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رشدهای کنگری روی گیاه نگرانکننده بود.
مثال:
The cankerous growths on the plant were alarming.
معنی(example):
او یک زخم کنگری داشت که نیاز به درمان داشت.
مثال:
He had a cankerous sore that needed treatment.
معنی فارسی کلمه cankerous
:
مربوط به کنگر، به ویژه در مورد زخمها و بیماریها.