معنی فارسی capacify

B1

توانمندسازی، فراهم کردن شرایط و امکانات برای توانایی بیشتر.

To make capable or able; to enhance abilities.

example
معنی(example):

این آموزش به منظور توانمندسازی کارمندان برای چالش‌های جدید است.

مثال:

The training aims to capacify employees for new challenges.

معنی(example):

تلاش‌ها برای توانمندسازی جوامع، تاب‌آوری آن‌ها را افزایش می‌دهد.

مثال:

Efforts to capacify communities enhance their resilience.

معنی فارسی کلمه capacify

: معنی capacify به فارسی

توانمندسازی، فراهم کردن شرایط و امکانات برای توانایی بیشتر.