معنی فارسی capaciousness

B2

گنجایش، ظرفیت، قابلیت نگهداری یا حمل چیزهای زیاد را دارد.

The quality of being able to hold or contain a large amount.

example
معنی(example):

گنجایش کیف اجازه داد تا کتاب‌های زیادی را با خود ببرم.

مثال:

The capaciousness of the bag allowed me to carry many books.

معنی(example):

گنجایش او در وسعت خانه‌اش مشهود بود.

مثال:

Her capaciousness was evident in the spaciousness of her home.

معنی فارسی کلمه capaciousness

: معنی capaciousness به فارسی

گنجایش، ظرفیت، قابلیت نگهداری یا حمل چیزهای زیاد را دارد.