معنی فارسی captivately
B1به شکلی که جلب توجه و شگفتی کند.
In a manner that attracts and holds attention.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با شگفتی درباره سفرهایش در سراسر جهان صحبت کرد.
مثال:
She spoke captivately about her travels around the world.
معنی(example):
سخنران با شگفتی تجربیاتش را با مخاطبان به اشتراک گذاشت.
مثال:
The speaker captivately shared his experiences with the audience.
معنی فارسی کلمه captivately
:
به شکلی که جلب توجه و شگفتی کند.