معنی فارسی carambole
B1کارامبوله نوعی میوه است که به خاطر شکل خاص و طعم شیرینش مشهور است.
A fruit that has a star shape when sliced and is known for its sweet taste.
- NOUN
example
معنی(example):
کارامبوله وقتی برش داده میشود، شکل ستارهای دارد.
مثال:
The carambole has a star shape when cut.
معنی(example):
ما برای تزئین بشقاب، برشهای کارامبوله را اضافه کردیم.
مثال:
We garnished the dish with slices of carambole for decoration.
معنی فارسی کلمه carambole
:
کارامبوله نوعی میوه است که به خاطر شکل خاص و طعم شیرینش مشهور است.