معنی فارسی caramelan

B1

نوعی مزه یا طعم که شبیه کارامل است.

A flavor similar to caramel.

example
معنی(example):

دسر طعمی غنی از کاراملان داشت.

مثال:

The dessert had a rich caramelan flavor.

معنی(example):

او از نت‌های کاراملان در قهوه‌اش لذت می‌برد.

مثال:

She loves the caramelan notes in her coffee.

معنی فارسی کلمه caramelan

: معنی caramelan به فارسی

نوعی مزه یا طعم که شبیه کارامل است.