معنی فارسی cartonful
B1مقدار یا مقدار حاوی یک جعبه یا کارتونی از یک ماده.
The quantity contained in a carton.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک جعبه کامل شیر برای مهمانی خرید.
مثال:
She bought a cartonful of milk for the party.
معنی(example):
یک جعبه کامل تخم مرغ در یخچال باقی مانده بود.
مثال:
A cartonful of eggs was left in the fridge.
معنی فارسی کلمه cartonful
:
مقدار یا مقدار حاوی یک جعبه یا کارتونی از یک ماده.