معنی فارسی cartoning
B1عمل قرار دادن محصولات در بطری یا جعبه، مخصوصاً برای فروش.
The process of placing items into cartons for packaging.
- NOUN
example
معنی(example):
کارخانه بر روی کارتنگذاری مواد غذایی مختلف تمرکز دارد.
مثال:
The factory focuses on cartoning various food products.
معنی(example):
کارتونگذاری مرحلهای مهم در فرآیند بستهبندی است.
مثال:
Cartoning is an important step in the packaging process.
معنی فارسی کلمه cartoning
:
عمل قرار دادن محصولات در بطری یا جعبه، مخصوصاً برای فروش.