معنی فارسی cartoner
B1شخصی که کارتنها را تولید یا بستهبندی میکند.
A person who cartons or packages products.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگر کارتنساز برچسبهای جعبهها را قبل از مهر و موم کردن آنها زد.
مثال:
The cartoner labeled the boxes before sealing them.
معنی(example):
او به عنوان کارتنساز در یک کارخانه بستهبندی کار میکند.
مثال:
He works as a cartoner in a packaging factory.
معنی فارسی کلمه cartoner
:
شخصی که کارتنها را تولید یا بستهبندی میکند.