معنی فارسی casette

B1

کاسه، وسیله‌ای برای ضبط و پخش صدا، معمولاً به شکل نواری.

A device used for recording and playing back audio, typically in tape format.

example
معنی(example):

من یک کاسه قدیمی در اتاق زیرشیروانی پیدا کردم.

مثال:

I found an old casette in the attic.

معنی(example):

ما به یک کاسه از آهنگ‌های مورد علاقه‌ام از دهه 90 گوش دادیم.

مثال:

We listened to a casette of my favorite songs from the 90s.

معنی فارسی کلمه casette

: معنی casette به فارسی

کاسه، وسیله‌ای برای ضبط و پخش صدا، معمولاً به شکل نواری.