معنی فارسی caseum
B1کاسیوم، مادهای نرم و ترشحی که ممکن است در دهان یا گلو تجمع یابد.
A soft, cheesy substance that may accumulate in the mouth or throat.
- NOUN
example
معنی(example):
کاسیوم معمولاً در دهان افراد سالم یافت میشود.
مثال:
Caseum is often found in the mouths of healthy individuals.
معنی(example):
وجود کاسیوم میتواند نشاندهنده برخی شرایط سلامتی باشد.
مثال:
The presence of caseum can indicate certain health conditions.
معنی فارسی کلمه caseum
:
کاسیوم، مادهای نرم و ترشحی که ممکن است در دهان یا گلو تجمع یابد.