معنی فارسی casettes
B1کاسهها، جمع کاسه، وسایل ضبط و پخش صدا در قالبهای نواری.
Multiple devices used for recording and playing back audio, typically in tape format.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک مجموعه از کاسهها از دورههای مختلف دارد.
مثال:
She has a collection of casettes from different eras.
معنی(example):
فروشگاه هم CD و هم کاسه میفروشد.
مثال:
The store sells both CDs and casettes.
معنی فارسی کلمه casettes
:
کاسهها، جمع کاسه، وسایل ضبط و پخش صدا در قالبهای نواری.