معنی فارسی casketing
B1جعبهسازی، فرآیند قرار دادن اشیا در جعبه یا قفسه، به ویژه برای نگهداری یا نمایش.
The act of placing items into a casket or box for storing or displaying.
- VERB
example
معنی(example):
او ساعتها در حال ساختن جعبه برای بطری عتیقه بود.
مثال:
He spent hours casketing the antique bottle.
معنی(example):
آنها در حال جعبهسازی اقلام برای حراج هستند.
مثال:
They are casketing the items for the auction.
معنی فارسی کلمه casketing
:
جعبهسازی، فرآیند قرار دادن اشیا در جعبه یا قفسه، به ویژه برای نگهداری یا نمایش.