معنی فارسی casky
B1دارای عطر یا طعم جعبه، معمولاً به طعمهایی که از قفسه یا جعبه چوبی ناشی میشوند اشاره دارد.
Having a flavor or aroma characteristic of a cask.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این شراب عطر جعبهای لذتبخشی داشت.
مثال:
The wine had a casky aroma that was delightful.
معنی(example):
او طعمهای جعبهای را در آبجو خود ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers casky flavors in his beer.
معنی فارسی کلمه casky
:
دارای عطر یا طعم جعبه، معمولاً به طعمهایی که از قفسه یا جعبه چوبی ناشی میشوند اشاره دارد.