معنی فارسی castigations
B1چندین تنبیه، مجازاتها یا سرزنشها به دلیل رفتار یا عمل اشتباه.
Instances of severe criticism or punishment.
- NOUN
example
معنی(example):
تنبیهها به خاطر تخلفات مکرر داده شد.
مثال:
The castigations were given for repeated offenses.
معنی(example):
بسیاری از تنبیهها به بهبود رفتار در مدارس کمک میکنند.
مثال:
Many castigations help improve behavior in schools.
معنی فارسی کلمه castigations
:
چندین تنبیه، مجازاتها یا سرزنشها به دلیل رفتار یا عمل اشتباه.