معنی فارسی castrater

B1

کاستراتر، کسی که اقدام به عقیم‌سازی حیوانات یا انسان‌ها می‌کند.

One who performs castration.

example
معنی(example):

کاستراتر به خاطر مهارتش در جراحی حیوانات معروف بود.

مثال:

The castrater was known for his skill in animal surgery.

معنی(example):

کاستراتر یک عمل دشوار را آسان نشان داد.

مثال:

The castrater made a difficult procedure seem easy.

معنی فارسی کلمه castrater

: معنی castrater به فارسی

کاستراتر، کسی که اقدام به عقیم‌سازی حیوانات یا انسان‌ها می‌کند.