معنی فارسی cattily

B1

به شیوه‌ای کنایه‌آمیز یا تند صحبت کردن.

In a spiteful or malicious manner.

example
معنی(example):

او در طول جلسه به صورت کنایه‌آمیز صحبت کرد.

مثال:

She spoke cattily during the meeting.

معنی(example):

نظرات او به صورت کنایه‌آمیز بیان شد و همه را ناراحت کرد.

مثال:

His comments were delivered cattily, leaving everyone uncomfortable.

معنی فارسی کلمه cattily

: معنی cattily به فارسی

به شیوه‌ای کنایه‌آمیز یا تند صحبت کردن.