معنی فارسی cattycorner
B1کلمهای برای توصیف موقعیتی است که دو مکان در گوشههای متقابل هم قرار دارند.
Situated diagonally across from each other.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فروشگاه در گوشه مقابل کتابخانه قرار دارد.
مثال:
The store is cattycorner to the library.
معنی(example):
او در گوشه مقابل خانه من زندگی میکند.
مثال:
He lives cattycorner from my house.
معنی فارسی کلمه cattycorner
:
کلمهای برای توصیف موقعیتی است که دو مکان در گوشههای متقابل هم قرار دارند.