معنی فارسی cattycornered
B1وضعیتی که در آن دو مکان به صورت قطری نسبت به هم قرار دارند.
Positioned at an angle across from a reference point.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خانه در گوشه مقابل پارک واقع شده است.
مثال:
The house is cattycornered from the park.
معنی(example):
ما ساختمان گوشه متقابل را از خیابان مشاهده کردیم.
مثال:
We noticed the cattycornered building from the street.
معنی فارسی کلمه cattycornered
:
وضعیتی که در آن دو مکان به صورت قطری نسبت به هم قرار دارند.