معنی فارسی causate
B1علّی، مربوط به علت و تأثیر، به طور خاص در زمینههایی که تأثیر یک عامل بر یک نتیجه مورد بررسی قرار میگیرد.
Related to or constituting a cause or origin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عامل علّی در آزمایش برای نتایج بسیار مهم بود.
مثال:
The causate factor in the experiment was crucial for the results.
معنی(example):
محققان یک رابطه علّی بین دو متغیر شناسایی کردند.
مثال:
Researchers identified a causate relationship between the two variables.
معنی فارسی کلمه causate
:
علّی، مربوط به علت و تأثیر، به طور خاص در زمینههایی که تأثیر یک عامل بر یک نتیجه مورد بررسی قرار میگیرد.