معنی فارسی caustical
C1مربوط به توانایی سوزاندن یا آسیب رساندن به بافتها و عواطف.
Relating to or having the ability to burn or corrode organic tissue.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرات سوزان احساسات او را جریحهدار کرد.
مثال:
The caustical remarks hurt his feelings.
معنی(example):
ذساوت سوزان او باعث محبوبیتش در مهمانیها شد.
مثال:
Her caustical wit made her popular at parties.
معنی فارسی کلمه caustical
:
مربوط به توانایی سوزاندن یا آسیب رساندن به بافتها و عواطف.