معنی فارسی causson

B1

نوعی ناهنجاری یا مکانیسم در علوم تجربی.

A specific tool or device used for demonstration purposes in experiments.

example
معنی(example):

از کاسون در آزمایش برای نشان دادن واکنش استفاده شد.

مثال:

The causson was used in the experiment to demonstrate the reaction.

معنی(example):

او کاسون را برای پروژه هنری‌اش مفید پیدا کرد.

مثال:

She found the causson useful for her art project.

معنی فارسی کلمه causson

: معنی causson به فارسی

نوعی ناهنجاری یا مکانیسم در علوم تجربی.