معنی فارسی caustically
C1به روشی که میتواند باعث آسیب یا سوختگی شود.
In a way that is sarcastic or severely critical.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز سوزان درباره شکستهای آنها صحبت کرد.
مثال:
He spoke caustically about their failures.
معنی(example):
او انتقادات سوزانی نسبت به تغییرات جدید سیاستها داشت.
مثال:
She caustically criticized the new policy changes.
معنی فارسی کلمه caustically
:
به روشی که میتواند باعث آسیب یا سوختگی شود.