معنی فارسی cavu

B1

شرایط جوی که واضح و خوبی برای پرواز باشند، بدون ابر و موانع دیگر.

An aviation term indicating clear weather with no significant obstructions.

example
معنی(example):

خلبان وضعیت آب و هوا را به عنوان کاو گزارش داد که برای پرواز ایده‌آل بود.

مثال:

The pilot reported the weather as cavu, which was ideal for flying.

معنی(example):

شرایط کاو توسط خلبانان برای پروازهای روزمره ترجیح داده می‌شوند.

مثال:

Cavu conditions are preferred by aviators for routine flights.

معنی فارسی کلمه cavu

: معنی cavu به فارسی

شرایط جوی که واضح و خوبی برای پرواز باشند، بدون ابر و موانع دیگر.