معنی فارسی cavus
B1قوس غیرطبیعی پا که به طور خاص ارتفاع آن زیاد است.
A condition in which the foot has an excessively high arch.
- NOUN
example
معنی(example):
پاهای کاووس با قوس بلند مشخص میشوند.
مثال:
A cavus foot is characterized by a high arch.
معنی(example):
بدشکلی کاووس میتواند منجر به چالشهای حرکتی مختلف شود.
مثال:
Cavus deformity can lead to various mobility challenges.
معنی فارسی کلمه cavus
:
قوس غیرطبیعی پا که به طور خاص ارتفاع آن زیاد است.